رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۱۲:۳۸:۵۰ ۲۰۲۴/۲۱/۱۱     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

Culture Shock

شوک فرهنگی

 by Bob Wejnstein from The Boston Globe

نوشته شده توسط وینستین از بوستون گلوب

tarjomeintermediateselectreadingtarjomehselectreading

tarjomeselectreading

Saying Tamara Blackmore experienced culture shock when she arrived here last September is an understatement.‎ It was more like culture trauma for this adventurous student who left Melbourne's Monash University to spend her junior year at Boston Colelge ‪(BC)‬.‎

اینکه بگوییم تامارا بلک، وقتی سپتامبر سال گذشته به اینجا آمد، یک جورایی دچار شوک فرهنگی شد بخوبی حقیقت را نشان نمی دهد. برای این دانشجوی پرماجرا که دانشگاه موناش ملبورن را ترک کرده بود تا سال اول دانشگاه را در کالج بوستون بگذراند، بیشتر یک ضربه (آسیب) فرهنگی بود(BC)

Blackmore, ۲۰, was joined at BC by ۵۰ other exchange students from around the world.‎ Like the thousands of exchange students who enroll in American colleges each year, Blackmore discovered firsthand there is a sea of difference between reading about and experiencing America firsthand.‎ She felt the difference as soon as she stepped off the plane

در کالج بوستون، بلک مور ۲۰ ساله به ۵۰ دانشجوی انتقالی دیگر از سراسر جهان پیوست. همانند هزاران دانشجوی انتقالی که هر ساله در کالج های آمریکا ثبت نام می کنند، بلک مورعیناً دریافت که مابین خواندن درباره آمریکا و تجربه عینی آن تفاوت زیادی وجود دارد.

As soon as she landed in Boston, Blackmore could feel the tension in the air.‎ She was about to taste a lifestyle۴ far more hectic than the one she left.‎ "Driving in Boston is crazy;‎' says Blackmore.‎ "It took me a while to get used to the roads and the driving style here.‎ I was always afraid someone was going to hit me.‎ It was particularly tricky since the steering wheel was on the wrong side of the car.‎ In Australia, it's on the right side

به محض فرود آمادن در بوستون، بلک مور احساس دلواپسی کرد. او در شرف چشیدن سبک زندگی بود که بسیار پر جنب و جوش تر از زندگی قبلی او بود. بلک مور می گوید: رانندگی در بوستون دیوانه وار است. مدتی طول کشید تا به خیابان ها و سبک زندگی اینجا عادت کنم. همیشه می ترسیدم کسی قصد تصادف با من را دارد. بخصوص اینکه به صورت مزورانه ای فرمان ماشین در سمت اشتباه ماشین قرار داشت. در استرالیا فرمان در سمت درست(راست) قرار دارد.

Beyond the cars and traffic jams, Blackmore said it took a while to get used to so many people in one place, all of whom seemed like they were moving at warp speed.‎۵ "There are only ۱۸ million people in Australia spread out over an entire country;‎' she says, "compared to more than six million people in the state of Massachusetts alone.‎ We don't have the kind of congestion you have in Boston.‎ There is a whole different perception of space

بلک مور می گفت صرفنظر از خودروها و ترافیک سنگین، مدتی طول کشید تا به تعداد زیاد مردم در یک مکان عادت کنم، به نظر می رسید همه آنها خیلی خیلی سریع حرکت می کنند. او می گوید: در استرالیا فقط ۱۸ میلیون نفر وجود دارد که در سراسر کشور پخش شده اند، آن را با بیش از شش میلیون جمعیتی که تنها در ایالت ماسوچست هستند، مقایسه کنید. ما چنین ازدحامی که شما در بوستون دارید، نداریم. در اینجا برداشت کاملاً متفاوتی از فضا وجود دارد.

The pressing problem for Blackmore was making a quick adjustment to the American lifestyle that felt like it was run by a stopwatch.‎ For this easygoing Australian, Americans seemed like perpetual-motion machines.‎ Americans are very time-oriented;‎' Blackmore says "Everything is done according to a schedule.‎

مشکل مبرم بلک مور تطبیق سریع با سبک زندگی آمریکایی بود که او احساس می کرد مثل اینکه با یک کرنومتر اداره می شد. برای این استرالیائی خونسرد، آمریکائی ها شبیه یک ماشین در حال حرکت دائمی به نظر می رسیدند. بلک مور می گوید: آمریکائی ها بسیار زمان گرا هستند؛ هر چیزی طبق برنامه انجام می شود.

They're always busy, which made me feel guilty about wanting to just sit around and occasionally watch television.‎ Australians, on the other hand, value their leisure time.‎ The pace there is a lot slower because we don't feel the need to always be busy.‎ It's not that Australians are lazy, it's just that they have a different concept of how time should be spent.‎ Back home, I used to spend a lot more time just talking to my friends

آنها همیشه مشغولند و همین باعث می شود از اینکه بنشینم و بعضی وقت ها تلوزیون نگاه کنم، احساس گناه کنم. از آنطرف استرالیای ها برای اوقات فراغت خودشان ارزش قائلند. این جا سرعت خیلی آهسته تر است زیرا ما احساس نمی کنیم باید همیشه مشغول باشیم. این طور نیست که استرالیائی ها تنبل هستند، فقط آنها برداشت متفاوتی از نحوه ای که زمان باید سپری شود، دارند. من در زادگاهم وقت زیادی را فقط صرف صحبت با دوستانم می کردم.

It didn't take long for Blackmore to adjust to American rhythms.‎ "I felt the pressure to work harder and do more because everyone was running around doing so much;‎ she says.‎ When BC students weren't huddled over books, Blackmore found it odd that they were compulsively jogging, running, biking, or doing aerobics in order to be thin.‎ "Compared to home, the girls here are very skinny;‎' she says.‎ "Before I got here, I heard a lot of stories about the pressure to be thin and that many young American women have eating disorders.‎ I'll go out with a friend and just tuck into a good meal and have a good time, whereas an American girl would just pick at her food

مدت زیادی طول نکشید تا بلک مور با سبک زندگی آمریکایی تطابق پیدا کند. او می گوید: من احساس فشار برای کار بیشتر و سخت تر می کردم زیرا همه در حال تلاش برای کار زیاد بودند. وقتی دانشجویان کالج بوستون  نزدیک کتاب هایشان نبودند، بلک مور متعجب بود که آنها بطور وسواسی مشغول پیاده روی تند، دویدن، دوچرخه سواری یا تمرینات آیروبیک جهت لاغر ماندن هستند. قبل از اینکه به اینجا بیایم داستان های زیادی در مورد فشار برای لاغر ماندن شنیده بودم و اینکه خیلی از زنان جوان آمریکایی دچار اختلال در خوردن هستند. من با یکی از دوستان بیرون می روم و فقط می خواهم از خوردن غذا لذت ببرم و اوقات خوشی داشته باشم، در حالیکه دختران آمریکایی فقط مقدار کمی از غذای خود را می خورند.

But it's BC's laid-backlO and friendly learning environment that sets it apart from her Melbourne college experience.‎ "Generally speaking, learning facilities are a lot better in Boston;‎' she says.‎ "In Australia, students and teachers have little contact outside the classroom.‎ It's a formal and depersonalized relationship.‎ College is a place you go for a few hours every day and then go home.‎ Your social life and school life are separate

اما این محیط آموزشی دوستانه و ریلکس کالج بوستون است که آن را از  کالج ملبورن مجزا می سازد.او می گفت: بطورکلی امکانات آموزشی در بوستون بهتر است. در استرالیا، دانشجویان و استاتید خارج از کلاس، تماس کمی با هم دارند. آن یک رابطه رسمی و غیرشخصی است. کالج جاییاست که شما برای چند ساعت در روز  به آنجا می روید و سپس به خانه بر می گردید. زندگی اجتماعی شما و زندگی دانشگاهی شما از هم جدا هستند.

It's just the opposite at BC, according to Blackmore.‎ "BC students and faculty are like one big happy family;‎' she says.‎ "There is a real sense of team spirit.‎ It's like were all in this together.‎ Going to school here is a lifestyle, whereas at home we're just a number.‎ We attend school to get a degree so we can graduate, get a job, and get on with our lives

بنا به گفته بلک مور کالج بوستون درست در نقطه مقابل قرار دارد. دانشجویان و اساتید شبیه یک خانواده شاد و بزرگ هستند. در اینجا حس واقعی روحیه تیمی وجود دارد. مثل اینکه همه با هم یکی بودند. ما برای گرفتن مدرک به آموزشگاه می رویم تا بتوانیم فارغ التحصیل شویم، شغلی بدست آوریم و با آن زندگی خود را ادامه دهیم.

Another pleasant shocker was the close and open relationships American students enjoy with their teachers.‎ It's a sharp contrast to Australia, where college students keep a discreet but respectful distance from their teachers.‎ "I was surprised when I learned students go out to dinner with their lecturers;‎' she says.‎ "We just don't do that back home.‎ Professors deal with hundreds of students, and you're lucky if they remember your name

شوک خوب دیگر، روابط نزدیک و باز و لذت بخش دانشجویان آمریکائی و استادیشان بود که در تقابل شدید با استرالیاست، جائیکه دانشجویان فاصله معقول و احترام آمیزی با معلمان خود دارند. او می گوید: من شگفت زده شدم وقتی دریافتم دانشجویان با استاتیدشان برای شام با هم بیرون می روند. ما چنین کاری در زادگاهمان نمی کنیم. اساتید با صدها دانشجو سر و کار دارند و شما خوش شانس هستید اگر نام شما را به خاطر بیاورند.

When Blackmore returns to Australia at the end of the school year she'll have plenty of memories, most of them good ones.‎ BC, like most American colleges, has gone out of its way to create a memorable experience for Blackmore and its other exchange students

وقتی بلک مور در پایان سال تحصیلی به استرالیا برگردد، خاطرات زیادی خواهد داشت که بیشتر آنها خوب هستند. کالج بوستون همانند سایر کالج های آمریکایی برای ایجاد تجربه های خاطره انگیز برای بلک مور و دیگر دانشجویان انتقالی مشکلاتی دارند.

  • selectreading
field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب