وارد شدن به حریم زن که سراسر دنیای غیرعینی، روحانی و احساس می باشد، از چنان پیچیدگی برخوردار است که آقای فروید با همه عظمتش اعتراف می کند که پس از سال ها تحقیق هنوز نتوانستم به اعماق پیچیده وجودی زن دست یابم. یونگ روانشناس بزرگ به کهن الگوها اعتقاد دارد و می گوید یک زن ۴ نقش اصلی یا بعد شخصیتی دارد که هر زنی آن را با خود به دنیا می آورد:
۱- معشوقه: ( بخش جذاب و زیباگرای درون یک زن)
میل به زیبایی و زیبا بودن- توجه به جنبه های جنسی- عاشقانه ها و غیره همه از تجلیات این جنبه درونی هستند. معشوقه برای زن شادی و شادابی به همراه می آورد و مهمترین شاخص درمان افسردگی زنان این نیروی درونی شان است. افراط در معشوقه باعث می شود زن دستاویزی برای تفریح مرد شود؛ بنابراین معشوقه جنبه ای از زن است که مردان همواره دنبال آن هستند. کم بودن معشوقه در زن باعث کاهش جذابیت او در نظر مرد شده و حتی در بسیاری موارد باعث طلاق می شود.
۲- مادر: (حامی و سرپرست)
زنی است که با وابستگی اش به دیگران کامیاب می شود، او نه تنها فرزندانش را بزرگ می کند؛ بلکه سایرین و خویشاوندان، دوستان مونث و همسر را هم می پرورد. جزئی از نقش زنانه زن این است که مرد را می پرورد، او را حمایت و تشویق می کند تا رشد یابد و خود را به واقعیت درآورد و به توانایی های عظیم خود پی ببرد. زمانی که جنبه مادری به حد افراط برسد، مرد را خفیف و خوار کرده و مادام العمر او را پسربچه وحشت زده و فاقد اعتماد به نفس نگه می دارد؛ چون نگران بودن؛ بخشیدن افراطی و مادری کردن بیش از حد، مرد را کلافه می کند.
۳- آمازون: (ویژگی های مردانه درون یک زن)
زن آمازون دارای تمرکز حواس بالا و فزون خواه است- ابراز وجود می کند- هدف دار، متکی به نفس و خودکفاست- ارتباط او با مردان زندگی اش در قالب همکار، رفیق و رقیب است. زن امروزی شدیدا به سوی جنبه آمازون شخصیتش متمایل شده است- او به سوی قدرت و در ضدیت با عشق جهت گیری کرده است- مادری را به تعویق می اندازد- با مادونا که از مدافتاده، در تماس نیست و از معشوقه فقط به قصد کام جویی جنسی استفاده می کند. زن مردانه، مردها را می ترساند- استقال و برخورد ستیزه جویانه زنان، در مردان احساس عجز ناتوانی به وجود می آورد- اشتیاق مرد به ادامه رابطه وقتی صادقانه و خالصانه احساس نکند که زن به او نیازمند است، روبه زوال می گذارد. زنی که فقط مردانگی خود را زندگی کند، کم کم از هویت و نقش اصلی خود فاصله گرفته و با بدست گرفتن مدیریت زندگی، مردانگی مرد را تضعیف و پایه های زناشویی را تخریب می کند. رفتارهای زنانه را یک سو سبب تقویت حس آسیب پذیری، پذیرفتگی و جذابیت می گردد و از سوی دیگر میل به سطوح بالایی از سرسپردگی و حمایت را در مردان بر می انگیزد. در مقابل، زنی که آمازون نداشته باشد به شخصیتی وابسته به مرد و بی اراده تبدیل می شود.
۴- مادونا یا بانو: ( متانت، دید عمیق، خلاقیت، معنویت، قدرت تحلیل)
مدونا یا مادونا شامل گروهی از زنان است که بسیار متین، آرام، مهربان، خوش سلیقه، متعهد، صبور، خوش سیما و در اصطلاح عمومی به شدت خانوم هستند. مدونا سرشتی الهام بخش است و معیارها، ارزش ها و ایده ها را منتقل می کند- بازتابنده و تجسم محسنات کامل زنانه از لحاظ بردباری، وقار و وفای به عهد است- این نوع زن در پی کسب عظمت برای خود نیست، او ترجیحا مرد را در زندگی به سوی عظمت می کشاند و بی هیچ قید و شرطی از تلاش وی در جستجوی کسب خرسندی و موفقیت حمایت می کند. مهمترین بخش غالب مادونای زن، وفای به عهد اوست- او مرد را در ثروت یا نتگدستی و در خوشی یا ناخوشی می پذیرد. افراط در مادونا از معشوقه می کاهد و رابطه زناشویی را دچار مشکل می کند. در واقع مادر و مدونا خیلی جاها همپوشانی دارند و نمی شود تفکیکشان کرد. کم بودن مدونا باعث رفتارهای بچگنه می شود- تصمیمات عجولانه و بچگانه مانند زود احساساتی شدن، بی صبری، کوته فکری و غیره در امتداد تفکرات بچگانه قرار دارد. زن باید نهایتا در طول دوره حیاتش تمام چهار جنبه روان خود را تجربه کند و در هم بیامیزد. باید به درون خویشتن خود بنگرد و آن جوانبی از شخصیتش را که هنوز نیازمند رشد است کشف کند و بین این ها تعادل برقرار سازد؛ زیرا افراط در یکی، تفریط در دیگری را به دنبال خواهد داشت.