طرز بیان شما می تواند کودکان را ترغیب کند، اعتماد به نفس پیدا کنند و یا برعکس احساس سرخوردگی و یاس و ناامیدی کنند. در اینجا کلمات مفیدی و سودمندی که کودکان را هرچه بیشتر به والدین نزدیک می کند، بیان می کنیم.
۱- لطفا خودت تصمیم بگیر
زمانی که فرزندتان در انجام بعضی کارها از شما کمک خواست یا نظر شما را در بعضی کارها خواست، اگر از این عبارت استفاده کنید که تو خودت بهتر می دانی چون تو مسئول کارهای خودت هستی، خیلی بهتر است، به عنوان مثال، شما باید به او دو دوستش بگویید: لطفا تصمیم بگیرید که یا آرام و بی صدا بازی کنید یا اینکه بیرون بروید. اگر همچنان تا پنج دقیقه بعد با سرو صدا بازی کردند، می توانید به آنها بگویید: فکر می کنم که تصمیم گرفته اید بیرون بازی کنید. با این کارتان ته تها درباره عمل و عکس العمل به او آموزش داده اید بلکه او خود متوجه اشتباهش شده و بیرون می رود؛ یعنی او کاملا متوجه شده که خودش در انتخاب این کار تصمیم گیرنده بوده است.
۲- من دوستت دارم، ولی از این رفتار خوشم نمی آید
اگر شما قصد ادب کردن فرزندتان را دارید و همچنین می خواهید که او دیگر این کار اشتباه را انجام ندهد، اگرچه کودک متوجه کار اشتباه خود شده ولی این کار باعث نمی شود که او شخص بدی شود، به او بگویید که او را دوست دارید و به نحوی این جمله را بیان کنید که او متوجه ناراضایتی شما شده و همچنین گونه ای وانمود کرده که هدف از این کار صرفا برای این است که او تشخیص دهد که چه کاری درخور اوست، نه اینکه قصد تنبیه کردن او را دارید.
۳- از تو می خواهم که در حل بعضی از مشکلاتم به من کمک کنی
اگر فرزندتان کاری انجام می دهد که باعث عصبانیت شما شده؛ مثلا هنگامی شلوغ می کند یا با غذایش بازی می کند، به گونه ای وانمود کنید که مشکلی دارید. در این روش، او احساس خودبزرگ بینی کرده و به شما کمتر به عنون یک مخالف می نگرد. ممکن است تنها راه حل این کار ترک کردن رفتار زشت او باشد و در نتیجه باعث جلب رضایت شما می شود، بعد از این هم می توانید آسوده خاطر باشید که او یادآوری گذشته دیگر این کار را تکرار نخواهد کرد.
۴- آنچه را که واقعا می خواهید به او بگویید
وقتی که کودکان عصبانی می شوند، ممکن است کلماتی را بر زبان بیاورند مانند: شما احمق هستید یا از تو متنفرم. شما باید با گوشه و کنایه به معنای کلمات او اشاره کنید و متوجه شوید که چه چیز باعث عصبانیت او شده است. شما باید منظور او را درک کنید. به طور مثال آیا عصبانیت شما به خاطر این است که دوستتان مسائل خصوصی شما را با من در میان گذاشته است؟. زمانی که فرزندتان یاد گرفت که چگونه احساساتش را کنترل کند، بعد از این هم قدرت بیان بهتری با دیگران خواهد داشت، حتی وقتی که شما در کنارش نباشید تا به او کمک کنید.