چهار مرحله چرخه پاسخ جنسی عبارتند از: علاقه، برانگیختگی، ارگاسم و تحلیل. ناکارآمدی جنسی هر نوع اختلالی را که در یکی از این چهار مرحله بروز کند یا احساس درد همراه با رابطه جنسی را در بر می گیرد. اکثر مردم گاهی عدم علاقه به فعالیت جنسی، اشکال در برانگیخته شدن یا ناتوانی از احساس ارگاسم (لذت جنسی) را تجربه می کنند. ناکارآمدی جنسی در مواردی تشخیص داده می شود که مشکلات مربوط به فعالیت جنسی به طور مداوم بروز کند و باعث ناراحتی شدید فرد یا زوج درگیر شود. برای تعیین اینکه آیا مشکل جنسی سزاوار تشخیص بالینی اختلال یا ناکارآمدی است یا نه، باید سن بیمار و فرهنگ او و نیز تاریخچه مشکل موجود در نظر گرفته شود. حتی پس از آنکه تشخیص ناکارآمدی جنسی گذارده شد، درمانگر باید تعیین کند که آیا این مشکل در همه موقعیت ها بروز می کند ( تعمیم یافته) یا فقط در شرایط خاصی ( موقعیتی). درمانگر همچنین باید مشخص کند که مشکل موردنظر همیشه وجود داشته (طول عمری) یا پس از مدتی فعالیت سالم بروز نموده است (اکتسابی). بالاخره، درمانگر باید مشخص کند که آیا مشکل از عوامل روانی ناشی شده است یا از ترکیبی از عوامل جسمی و روانی (روانزاد و ارگانیک). طبقه بندی این موارد اطلاعات مفیدی را درباره طبیعت و تاریخچه ناکارآمدی در اختیار درمانگر قرار می دهند که ممکن است برای تعیین هدف و روش درمان مفید باشند.
یک الگوی ارزیابی سودمند برای همه انواع ناکارآمدی های جنسی الگوی زیستی- روانی- اجتماعی است. به هنگام تشخیص یک ناکارآمدی جنسی باید به عوامل زیر توجه شود: عوامل زیستی (مانند سیستم غدد درون ریز، سیستم رگ ها و گردش خون، بیماری، داروهایی که برای بیماری های دیگر مصرف می شود و سن)، عوامل روانی (مانند اطلاعات جنسی و نگرش های جنسی مثبت یا منفی، تجارب جنسی و سلامت روانی) و عوامل اجتماعی ( مانند در دسترس بودن همسر، سلامت جسمی همسر و میزان علاقه و احساس راحتی او، کیفیت و مدت رابطه بین زن و مرد، شرایطی که رابطه جنسی در آن صورت می گیرد). با در نظر گرفتن این عوامل در دوره ارزیابی می توان به فهم جامعی از هر نوع ناکارآمدی جنسی دست یافت.