فعاليت تمام اعضاي بدن تحت فرمان قسمت هاي مختلف مغز انجام مي شود و اعصاب رشته هاي ارتباطي مغز با اعضاي بدن هستند. اعصاب به دو دسته ارادي و غيرارادي تقسيم مي شوند که ورزش اعصاب ارادي را به طور مستقيم و اعصاب غيرارادي را به طور غيرمستقيم تحت تاثير قرار مي دهد. يعني ورزش بدن را در شرايطي قرار مي دهد که مغز به وسيله اعصاب غيرارادي خودکار بدن را که در کنترل شخص نيست متناسب با نياز بدن تحريک مي کند. مثلا تشديد انقباضات قلب در هنگام ورزش به وسيله مغز و اعصاب غيرارادي صورت مي گيرد. از طرفي فعاليت درست مغز هنگامي ميسر است که خون بيشتري به مغز برسد که اين امر در هنگام ورزش کردن مخصوصا ورزش هايي که با تفکر و تنوع موقعيت همراه هستند اتفاق مي افتد. در حقيقت فعاليت سالم قلب و توانايي آن در رساندن خون لازم به مغز با فعاليت و توانايي مغز ارتباط دارد که اينجاست که ضرب المثل قديمي عقل سالم در بدن سالم است مفهوم مي يابد. تاثير ورزش بر روي اعصاب موجب تغييرات فيزيولوژيکي در اندام ها و از طرفي موجب هماهنگي بين اعضا و اعمال بدن مي شود به اين معني که در فعاليت هاي ورزشي اعصاب براي به حرکت درآوردن عضلات و اعلام موقعيت هاي مختلف پيوسته در کار انتقال فرامين از مغز به اندام ها هستند در نتيجه اين عمل سلسله تغييرات نسبتا پيچيده اي در بدن صورت مي گيرد که در نهايت موجب رشد عضلات مي گردد. آمادگي انتقال در اعصاب بالا مي رود و در بدن اين توانايي به وجود مي آيد تا عضلات متعددي در بدن با انقباض و انبساط خود اين عمل را انجام مي دهند بعضي از اين عضلات کمک کننده يا نگهدارنده حالت هستند. تحريک همه اين عضلات و انتقال فرمان به آنها بايد همزمان و به موقع صورت پذيرد در حالي که در انقباض و انبساط عضلات که به وسيله، فرمان مغز و اعصاب صورت مي گيرد هماهنگي وجود نداشته باشد عمل به موقع انجام نمي شود بخشي از نيرو هم به هدر خواهد رفت.  علاوه بر اين هماهنگي بين اندام هاي بدن در مورد بسياري حرکات از راه تمرين و به کارگيري گسترده عضلات ميسر مي شود که در اين ميان اعصاب نقش اساسي را به عهده دارند مثلا يک ورزشکار پرنده که پرش ارتفاع به روش فاسبوري را انجام مي دهد چند حرکت هماهنگ را با اندام هاي خود صورت مي دهد. در زماني که به بالا پرش مي کند به بدن خود چرخش مي دهد، موقع عبور از روي ميله به کمر خود قوس داده و همزمان با آن پاهاي خود را به بالا پرتاب مي کند يا شخصي که عمل طناب زدن را انجام مي دهد بين حرکت دست و پاي او يک هماهنگي وجود دارد،‌ اين هماهنگي بستگي مستقيم به توانايي عضلات و فعاليت عصبي دارد،‌ از اين رو در ورزش بخش وسيعي از توانايي هاي جسمي مانند تطابق هماهنگي،‌ تعادل و غيره را که به هماهنگي مصطلح شده اند تحت تاثير مثبت قرار مي دهند. بازتاب هاي شرطي متعددي که در اثر فعاليت ورزش از طريق مغز و اعصاب صورت مي گيرد در حرفه و اعمال روزانه ما کاربردهاي فراواني دارد.