هر فرد به طور متوسط یک سوم از عمر خود را در خواب می گذراند. از مهمترین تاثیرات خواب آلودگی کاهش میزان توانایی فرد در حفظ وضعیت هوشیار و سرعت تصمیم گیری است به طوری که رانندگی در حالت خستگی و در خواب آلودگی عامل بسیاری از تصادفات محسوب می شود. خواب ناکافی با طیف گسترده ای از اختلالات شناختی و عاطفی همراه است و قادر است تمامی مکانیسم ها و ارگان های بدن را تحت تاثیر قرار دهد. کمبود خواب ممکن است مناطق مختلفی از مغز را تحت تاثیر قرار دهد، در نتیجه عدم تعادل در ادغام کلی شبکه و تغییر در عملکرد و ارتباطات ایجاد می شود. به عنوان مثال در مناطق مختلف مغز تغییر در فعالیت شبکه حالت پیش فرض، شبکه لوب پیشانی، شبکه هوشیاری و شبکه برجسته ایجاد می شود. عمده فعالیت های مغز نیاز به همکاری سازگار و سریع شبکه های مغزی در پاسخ به خواسته رفتاری، شناختی و یا ادارکی دارد. بنابراین خواب ناکافی می تواند باعث تغییر در اتصالات عملکردی شبکه ها و متقابلا طیف وسیعی از مشکلات شناختی و رفتاری مانند توجه، احساسات و حافظه شود. یکی از یافته های تصویربرداری عصبی درباره خواب ناکافی این است که با میزان فعالیت آمیگدال مرتبط است. از بعد رفتارشناسی نیز به نظر می رسد محرومیت از خواب منجر به بروز بیشتر هیجان های منفی می شود. همچنین نتایج تحقیقات نشان داده اند محرومیت از خواب با افزایش فعالیت آمیگدال در پاسخ به محرک های منفی و کاهش اتصالات بین قشر پیش پیشانی و آمیگدال همراه است که نشان دهنده کاهش ظرفیت کنترل هیجانات و عواطف می باشد. خواب نقش مهمی در حفاظت از سیستم عاطفی (هم ایستایی و تنظیم) دارد. خواب کامل نقش مؤثری در بهبود واکنش های مناسب عاطفی در روز بعد دارد. بطورکلی بر اساس مطالعات تصویربرداری عصبی به دست آمده پیامدهای محرومیت از خواب را می توان در سه شبکه اصلی مرتبط با احساسات منفی و مثبت، حافظه و توجه دسته بندی کرد.
field_video