خداوند فلسفه تشریع روزه را که در اُمم گذشته نیز جریان داشته را رسیدن به مرحله تقوا بیان می کند. تقوا همه جانبه است و فقط به تقواى قلب یا عضو خاص یا حوزه معین اعم از فرهنگى، اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، محدود نمی ىشود و شامل همه این ابعاد مى گردد. روزه نیز فقط امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه دل، روزه چشم، روزه زبان، روزه قلب را شامل مىی شود و در یک کلام آنکه تمامى وجود آدمى در اختیار احکام و فرائض الهى باشد. چنانکه تقوا را مراتبى است و انسانها در بهره مندى از آن یکسان نیستند روزه هم که ابزارى براى رسیدن به تقوا است درجات و مراتبى دارد. اهل معرفت در بیان درجات روزه همانند تقوا سه مرتبه و درجه براى آن قایل شدهاند.
۱) روزه عوام که همان پرهیز از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات روزه است و از آدمى دفع تکلیف مى کند.
۲) روزه خواص: که علاوه بر آنچه عوام از آن پرهیز مى کنند سایر اعضاى بدن نظیر چشم و گوش و دهان و... از گناهان دورى مى کنند که افطار چنین روزه اى، ارتکاب گناه و انجام معصیت است. امام على(ع) چنین مرتبه اى را این گونه معرفى مى فرمایند: «روزه دارى، پرهیز از حرام است، چنانکه انسان از خوردن و آشامیدن خوددارى مى کند».
۳) روزه خواص خواص: که علاوه بر آنچه در دو مرحله پیش گذشت روزه دار، دل را از مشغول شدن به افکار دنیوى و اخلاق رذیله و هر آنچه غیر خداست محافظت کند و افطار این نوع از روزه به یاد غیر خدا و روز قیامت بودن است و حاصل این روزه روگردانیدن از غیر خداست چنانکه خداوند فرمود: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ؛ بگو خدا و هر چه غیر اوست واگذار». این مرتبه از روزه اختصاص به انبیاء و صدیقین و مقرّبین دارد و ثمره این روزه نایل شدن به مشاهده جمال لقاى الهى است و رسیدن به چیزى که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده، و به خاطر احدى خطور نکرده است.