یکی از نقدهای یوناس به نگاه سایبرنتیکی مسئله هدف است. وی معتقد است فقط انسان است که می تواند دارای هدف باشد و نسبت دادن هدف به ماشین استعاری است. وقتی می گوییم ماشین به هدف خود نرسیده، یعنی ما به هدف خود نرسیده ایم؛ هدفی که برای آن ماشین را طراحی کرده بودیم. به نظر می رسد پذیرش این مسئله که انسان هم نوعی ماشین هوشمند است، کنترل سایبرنتیکی بر انسان را قابل قبول می نماید. وقتی انسان تنها یک ماشین هوشمند دیده شود، کنترل ناخودآگاه وی توجیه پذیر می شود و دلیلی برای توجه به نظر وی وجود نخواهد داشت. اما در مقابل اگر آگاهی و اختیار یک انسان محترم شمرده شود و به کرامت انسان ارج نهاده شود، آنگاه کنترل یک انسان به راحتی قابل توجیه نخواهد بود و با چالش های اخلاقی جدی مواجه خواهد شد. پیش از ظهور اینترنت، اعمال قدرت و کنترل بر مردم و محدود کردن آزادی های آنها توسط حکومت ها انجام می شد. اما اینترنت بستری را فراهم کرده است که نوع جدیدی از حکومت توسط بخش خصوصی و در فضای سایبر بر مردم اعمال شود. افرادی که در فرایندهای کدنویسی نرم افزارها، طراحی و تعیین شرایط استفاده از خدمات مشارکت دارند، تصمیم می گیرند که ما مجاز به انجام چه کارهایی در دنیای دیجیتال هستیم و از انجام چه کارهایی منع می شویم. امروز با کمک اینترنت هر لحطه داده های زیادی قابل جمع آوری کردن است. پردازش و تحلیل این حجم از داده از عهده انسان یا سیستم های ساده پردازشی خارج است. اما هوش مصنوعی توان این کار را دارد. هوش مصنوعی نقش اساسی در پردازش اطلاعات و داده های این فناوری ها داشته و دارد؛ به طوری که به جرات می توان گفت بدون هوش مصنوعی رسیدن به آرمان و هدف سایبرنتیک یعنی کنترل جریان اطلاعات یک رویا بود. بدین ترتیب هرم: شبکه، داده، پردازش، کنترل تکمیل شده است. دریک جمله می توان گفت جهان مروز باعینک سایبرنتیک به انسان می نگرد و از ابزار هوش مصنوعی برای کنترل انسان استفاده می کند.
field_video