پزشـکي کوانتـومي تلفيقـي از پزشـکي غربـي، طـب شـرقي گياهي/هومئوپاتي و فيزيک کوانتومي اسـت. يـک نـوع انـرژي درماني (طب ارتعاشي) بر مبناي ديدگاه هاي فيزيک کوانتومي اتم ها در ابعاد سلولي است. طـب کوانتـوم بـر خـلاف پزشـکي کنوني که در وهلـه نخسـت نشـانه هـا را ديـده و بـا روش هاي درماني خود آنها را بطور مقطعي و موضعي سرکوب مي کند، از نشانه ها تا حدودي پي به شناسايي ريشه آنها برده و تشـخيص بيماري را ساده تر مي نمايد. اساس تمام آنچه که تا امروز در طب کوانتوم متجلي شده است را مي توان در طب سوزني چيني جست. چينـي هـا معتقـد بودند که در بدن۱۲ کانال اصلي انرژي وجود دارد که از طريق آنها انرژي به بـدن وارد و از آن خـارج مـي شـود. گرفتگي هر يـک از ايـن کانـال هـا منجر به بروز بيمـاري مـي گـردد. هدف پزشکي کوانتومي برقراري ارتباط با اين بخـش از مغـز و شعور دروني جاري در هر سلول بدن مي باشـد. يعنـي از خـود بدن بـدون دخالـت بخـش آگاهانـه در مـورد بـدن و نيازهـا و کمبودهاي آن پرسش مي شود و بدن با خواص فيزيکـي ذاتـي خود (ميدان هاي الکترومغناطيس) به اين پرسش ها صادقانه پاسخ مي دهد. دانشمندان بر اين اعتقادند که همان شعوري که قادر به ترميم خودبخودي زخم يا شکستگي است، در صـورتي کـه تقويت شده و ارتباط درستي با آن برقرار شود، قادر خواهد بود هر بيماري و ناهنجاري را رفع کند. بر اين اساس بروز يک اختلال در سيستم بدن ناشي از گـم شـدن و يـا در دسـترس نبودن بخشي از اطلاعات بدن مي باشد کـه شـعور ذاتـي را در شفابخشي دچار ضعف کرده و بصورت آشوب و ناهماهنگي در ميدان هاي الکترومغناطيسي بدن نمايان مي گردد. شـايد بتـوان در يـک جملـه گفـت کـه هـدف پزشـکي کوانتـومي بازيـابي اطلاعات بيولوژيک گم شده و يا تأمين اطلاعات جديـد جهـت بازگرداندن توانايي خوددرماني بدن مي باشد.
تشخيص کوانتومي
اين بخش از طب کوانتومي بر مبناي اندازه گيـري پارامترهـاي انرژتيک و اطلاعاتي مي باشد که تصوير واضح و دقيقـي از يـک ارگانيسـم، انـدام و سيسـتم درون آن و ارتباطـات ميـان آنهـا ترسيم مي کند. اين کار از طريـق اندازه گيري مقاومـت، رسـانايي، ظرفيـت و سـاير پارامترهـاي الکتريکي برخي نقاط سطح بدن انجام مي شود و بـه تشـخيص يک بيماري و يا مراحل اوليه آن با دقت بالا کمک مـي کنـد و حتي ميزان آسيب پذيري شخص را در برابر يک بيماري خاص مشخص مي کند.
درمان کوانتومي
در طـب کوانتـوم ابـزار درمـان امواج الکترومغناطيسي با شدت و دوز کم مي باشـند کـه آثـار مخــرب اکولــوژيکي نداشــته و ســعي در برگردانــدن ميــدان اطلاعاتي تحت تأثير قرار گرفته شخص بيمار به وضعيت پايدار (سلامت) دارند. فرکـانس امـواج بکـار گرفتـه شـده بـا فرکـانس اطلاعـاتي کـه در يـک ارگانيسـم در جريـان اسـت رزونانس دارد. در اين مقوله از طب کوانتـومي، کـل و يـا جـزء بدن را مي توان مورد بررسـي قـرار داد. حسب نوع اختلال و تشـخيص پزشـک، درمـان مـي توانـد از طريـق موسـيقي بـا فرکانس خاص و يا مشاهده تصويري بـا فرکـانس هـاي نـوري مناسب صورت گيرد. در برخـي مـوارد، بخشـي از بـدن بيمـار تحت تـأثير قـرار گرفتـه و بـدن بـه عنـوان واکـنش برخـي از فيوزهاي خود را از کار مي اندازد ولي بعد از رفع عامل بيمـاري هنوز بدن در شوک بسر بـرده و قـادر بـه تـرميم و راه انـدازي مجدد فيوزهاي سوخته نبوده و آثـار بيمـاري ادامـه مـي يابـد. يکي از دلايلي که به آنچه تاکنون عنوان شـد کوانتـوم اطـلاق مي شود اين است که همانند آنچـه کـه در فيزيـک کوانتـومي اتفاق مي افتد و يک الکترون و يا هسته اتم به ترازهـاي بـالاتر انرژي جهش مي کند، يک شخص در فرايند درمان با توجه بـه اطلاعات جديد بدست آمده به سطح بـالاتري از شـعور پـرش مي کند. گاهي اين پرش تا حدي عميق است که شعور شخص با شعور طبيعت متحد شده و فرايندهاي شفاي خودبخودي را سبب مي شود مانند افرادي کـه بـه يـکبـاره از سـرطان و يـا بيماري حادي که به واسطه آن در شرف مرگ بودهاند، نجـات يافته اند.
