در طول روز، هزاران فکر به ذهن ما می رسد که بیش از نیمی از آنها فکرهای منفی هستند. این فکرها، تأثیر مستقیمی بر نوع احساس و رفتار ما دارند این تصویرها، علاوه بر تأثیر بر حالت های روانی، بر عملکرد فیزیولوژیک بدن نیز مؤثرند؛ چون هر فکری که به ذهن می رسد تفسیرها و تجربه های مربوط به آن، بلافاصله سبب فعال شدن مرکزهای عصبی در مغز و ارسال پیام متناسب با آن به تمامی اعضای بدن شده و جسم نیز مطابق با آن واکنش می دهد. ساده ترین نمونه در این رابطه تداعی تصویر و فکر میوه های ترش مزه مانند لیمو است که بلافاصله باعث ازدیاد ترشح بزاق در دهان می گردد؛ اما توانایی تصویرهای ذهنی، بسیار فراتر از اثرگذاری بر پاسخ های جسمی است تا آنجا که حتی می تواند بر وقایع عالم خارج، مؤثر واقع شده و مسیر آنها را تغییر دهد. تصویرسازی ذهنی، یکی از ابزارهای قوی و برقرارکننده نظم در بسیاری از امور است. رهبران بزرگ ازجمله به کارگیرندگان آن هستند. آنان امکانات بالقوه و احتمال ها را مجسم میکنند و حتی جزئیات نقشه های خود را به تکرار، قبل از اجرا مکانیسم در ذهن، برنامه ریزی کرده و به تصویر میکشند. با این کار سرور مغزی وارد عمل شده و به دلیل اثر فکر بر ماده، واقعیت های عالم خارج را در جهت رسیدن به هدف تعریف شده، شکل می دهد. به طور تقریبی تمام قهرمانان جهان و سایر نخبگان رشته های مختلف، در گروه تصویرسازان ذهنی قراردارند. آنان قبل از انجام هرکاری، آن را به تصویر میکشند، حس میکنند و به تجربه می رسانند این افراد درواقع از نقطه پایان در فکرشان، فعالیت را آغاز میکنند. تغییر تصویرهای ذهنی از طریق تصور خالق صورت می پذیرد که در نیم کره راست یعنی محل مفاهیم، احساس ها، انگیزه ها و تصویرها به انجام می رسد. این بخش با تصویرهای ذهنی به نحوی ارتباط برقرار میکند که مغز را وادار به پذیرش قابلیت دسترسی به هدف می سازد.