کار سازگار با علاقه شخص و تحصیل و استعداد او، خالق و شادی آور است. به همین دلیل، برخی از پریشانی های روان با روش کاردرمانی درمان پذیر است. برای مثال یک خانم خانه دار هر وقت دلش گرفت و ابر تیره کسالت، آسمان وجودش را پوشاند، می تواند با گردگیری و نظافت منزل و جابه جایی اثاثیه، غم را از دلش بزداید؛ آقای خانه که خسته و دل آزرده است، با کار در باغچه منزل و یا پرورش گل و گلدان به آرامش می رسد. اگر افراد در راستای استعداد و توانایی هایشان و متناسب با تحصیل و مهارت هایشان به کار گرفته نشوند، کیفیت تولید و خدمات افت می کند و کار، زجرآور می گردد و انسان رفته رفته از خود بیگانه می شود. براساس همین شناخت است که سازمان های علمی و روان سنجی و استعداد شناسی در کشورهای پیشرفته، فعال اند و می کوشند نوجوانان و جوانان را در راستای توانایی هایشان سوق دهند. کار و تحصیلی که در خلاف جهت استعداد باشد، کم بهره، کم نتیجه و یا بی بهره می گردد و نارضایتی، بی زاری، خستگی و کسالت را به وجود می آورد. جامعه ای که به طور کامل و ریشه ای، استعدادهای گوناگون و منحصر به فرد اعضایش را شناسایی کند و از آنها در راه خیر و برکت کشور، سود کامل بجوید، درصد زیادی از اضطراب ها، نابه سامانی ها کم کاری ها، فرارها و خلافکاری ها را درمان می کند. هنگامی که فردی به اجبار به کاری گمارده شود که از علاقه و رشته تحصیلی اش و یا آموزش های مهارتی قبلی اش دور است، درواقع او را به بیگاری گرفته اند؛ بیگاری هم انسان را از خود بیگانه می سازد، شور و شوق و خلاقیت را می کشد و روان او را سرشار از بی زاری، بی تفاوتی و کسالت می کند. زمانیکه حقوق ماهانه هم کفاف خرج را ندهد! در این وضع ناگوار، باید پرخاشگری، رشوه خواری و مردم آزاری را هم بر فهرست رفتارهای منفی بیفزاییم. برای غلبه و رهایی از بسیاری نا به سامانی های اجتماعی و اداری، یکی از دهها اقدامات اساسی و ریشه ای، این است که تناقض کار و استعداد و رشته تحصیلی را از میان برداریم. هر انسانی، موجود منحصر به فردی است که مالک توانایی های خاصی است که می تواند در راه خیر و برکت فرد و جامعه به کار گرفته شود.
field_video