قسمتی از ذهن که به خوبی آن را درک می کنیم و از وجودش آگاهایم خودآگاه نام دارد. این بخش از ذهن، حاوی محفوظات و خاطراتی است که به خوبی، آنها را به یاد می آوریم. توسط همین قسمت ذهن، در مورد روابط خود با دیگران قضاوت می کنیم و درباره ریشه احساسات و افکارمان اظهارنظر می نماییم، درحالی که قسمت عمده و قدرتمند ذهن همه ما را بخشی به نام ناخودآگاه تشکیل می دهد که منشأ اغلب افکار، احساسات و رفتارهای ماست. بسیاری از حس ها و حرکت های ما، تحت اختیار ناخودآگاه اتفاق می افتند بدون اینکه ما نسبت به آنها هوشیار باشیم و یا به طور ارادی در آنها نقشی داشته باشیم. گاهی ممکن است از یک اتفاق، ناراحت یا عصبانی شویم درحالیکه میزان عصبانیت ما، تناسبی با واقعه مورد نظر ندارد و بسیار شدیدتر از آن چیزی است که انتظار می رود. ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که گاهی ظاهراً بدون دلیل خاصی، احساس غمگینی عصبانیت و یا اضطراب کنید. در چنین مواقعی، هرچه فکر می کنید، علت این احساس تان را متوجه نمی شوید ولی آشکارا آن را حس می کنید. علت تجربه این هیجانات به ظاهر نامتناسب، محفوظات و ارزیابی های ذهن ناخودآگاه ماست که به طور مستقیم از آنها آگاهی نداریم بلکه به صورت غیرمستقیم آثار آن را در افکار، رفتارها و احساسات خویش می بینیم. درواقع اغلب ناراحتی ها و ناتوانی ها، ریشه در ناخودآگاه دارند بنابراین چنانچه بتوانیم به ذهن ناخودآگاه خود دسترسی داشته باشیم، این فرصت استثنایی را خواهیم داشت تا اشکالات و کاستی های آن را بشناسیم و در جهت رفع آنها و جايگزینی شان با نقاط قوت، از توانایی های بی کران ذهن استفاده کنیم. به طور حتم چیزهایی درباره روش های مکاشفه درونی مانند مراقبه (مدیتیشن)، یوگای ذهنی، ذن، خودهیپنوتیزم شنیده اید. اینها شیوه هایی هستند برای دستیابی به ضمیر ناخودآگاه و کسب آرامش درونی. البته در این میان خودهیپنوتیزم از توانایی ها و قابلیت های منحصربه فردی برخوردار است که موجب برتری آن در مقایسه با سایر روشهای دسترسی به ناخودآگاه شده است.
field_video