در چرخه تقویت مهارتهای زندگی، باید باانگیزه عمل کرد، عشق ورزید و سپاسگزار بود و هرگز نباید استعدادهای خود را با دیگران مقایسه نمود. در آموزش مهارتهای زندگی باید به عوامل مؤثر زیر توجه شود:
بیان هدف
اهداف باید در قالب جملات مثبت بیان شود، اهداف باید با شفافیت کامل بیان شود. درواقع اهداف باید مثبت نگر و مبتنی بر عملیات باشد. اهداف نباید یک سویه برای دیگران تصمیم سازی نماید زیرا دیگران، حق خواهند داشت با آن مخالفت نمایند پس در این صورت، نه تنها مشکلی حل نمی شود، بلکه مشکلات دیگری نیز به وجود می آید.
توانایی های فردی
اندیشیدن به توانایی ها، موجب ایجاد انگیزه و انرژی گردیده و پیشبرد اهداف را تسریع بخشیده و غلبه بر مشکلات و موانع را آسان می سازد. خصوصیات فردی مانند صبوربودن، پذیرش دیدگاه ها و نقطه نظرات دیگران و یا مسؤولیت پذیری در انجام کارها، از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند.
تضادهای درونی
از عواملی که موجب ناراحتی، آشفتگی و پریشانی می گردد، نباید عبور کرد بلکه باید آنها را به زبان آورده و در مورد آنها سخن گفت اما باید دقت کرد که این مسائل، جنبه شخصی داشته و دیگران را به میان نکشد چون در این صورت، خود مانعی در برابر حل مشکلات خواهد شد. تضادهای درونی در صورت انباشته شدن در درون انسان، به صورت عقده های درونی درآمده و پرورش مییابد و سدی در راه رسیدن به اهداف می گردد.
مهارت های پرورشی
مهارت هایی هستند که می توانیم آنها را پرورش داده و کیفیت شان را بهبود بخشیم بنابراین به مهارتهایی بیندیشید که شما را در رسیدن به هدف یاری می رسانند.
دستاوردها
اقدامات مثبت و عملکردهای مفید خود را فراموش نکنید زیرا آنها، دستاوردهای عملیات رفتاری هستند که نیازمند یادگیری و توجه می باشند. اهمیت ندادن به آنها، ارزش هایشان را میکاهد و انگیزه تکرار یا عمل مشابه را نیز کاهش می دهد.
عوامل پنج گانه ذکرشده، شخصیت شما را متکی به نفس ساخته و اتکاء به خویشتن را در وجودتان می افزاید و شما را آماده مقابله با مشکلات زندگی می سازد.