یادگیری فعال را شاید بتوان با توضیح متضاد آن، یعنی، یادگیری منفعل بهتر فهمید. در یادگیری منفعل، که غالباً و نه اختصاصاً، در روش سخنرانی تجلی پیدا می کند، اصل بنیادین پذیرفته شده ای است که فراگیر، دانایی مختصری دارد و برای پر شدن ذهن او از دانش، باید در مقابل یك فرد دانا بنشیند و به گفتار او گوش دهد. یادگیری فعال، در مقابل، مشتمل بر مجموعه راهبردهایی است که فراگیر را در جریان یادگیری مشارکت دهد و او را برای عمق بخشیدن به یادگیری خود توانا سازد. یادگیری فعال حاصل فعالیت های آموزشی است که دانش آموزان را در انجام امور و فکر کردن در مورد کاری که آنها انجام می دهند درگیر می کند و مستلزم این است که دانش آموزان مسئول یادگیری خودشان باشند، نه اینکه فقط معلم عهده دار این امر باشد. یادگیری فعال دارای مشخصات زیر است:
- دانش آموزان در یادگیری نقش فعال دارند.
- دانش آموزان در یادگیری با یکدیگر مشارکت دارند.
- به دانش آموزان اجازه داده می شود تا بر یادگیری خود، کنترل داشته باشند.
- معلم به عنوان یاری دهنده و تسهیل کننده آموزش در فرایند یادگیری عمل می کند
اساساً ، یادگیری فعال به دنبال داشتن دانش آموزان علاقه مند و با انگیزه است. استفاده از استراتژی های یادگیری فعال به دانش آموز اجازه می دهد تا در روند یادگیری کلاس شرکت کند و باعث علاقه بیشتر وی می شود. به ویژه، در یك محیط یادگیری فعال، دانش آموزان می توانند آزادانه در کلاس درس حرکت کنند و در مورد موضوع با دوستان و معلم خود صحبت کنند. به عبارت دیگر، زمان انعطاف پذیر است تا ساختار یافته. در این راستا ، نقش معلم به جای یك مربی، به عنوان یك تسهیل کننده عمل می کند. برای ایجاد روابط معتبر که منجر به بهبود نتایج یادگیری ونمرات بالاتر آزمون شود، مدرس باید آماده باشد تا زمان بیشتری را به طور جداگانه به هر دانش آموز اختصاص دهد. برای به چالش کشیدن دانش آموزان، یك معلم باید حداکثر مطالب را تهیه کند و فعالیت های خود را برنامه ریزی کند، که ممکن است وقت گیر باشد.