واژه تکتونیک از کلمه یونانی تکتون، به معنای بنا یا نجار گرفته شده است. این کلمه بعدا به آرکی تکتون، یا سازنده ارشد تبدیل شد. تکتوتیک در معماری دو تفسیر اصلی دارد. نظریه ساختار داخلی اثر هنری و تشکیل و پیوند عناصر فرم، برای دستیابی به یک هارمونی. در تکتونیک، تفاوت این دو در چگونگی درک ایده نهفته است. تکتونیک امروزه بیشتر در تشریح مسائل زیبایی شناختی مادی گرایی و اهداف موجود پشت راه حل های سازه ای استفاده می شود که به معنای تفسیر فناوری و ساخت و ساز به شکلی فراتر از تعاریف ابزاری معمول است. فناوری ساخت و ساز می تواند موجب ایجاد مفهوم شود- تکتونیک- اما به شرطی که با دقت و هدفمند به کار گرفته شود. معماری و ساخت و ساز در جایی که جنبه های بیانی، نمادین، عملکردگرایی، و فناوری در هم آمیخته می شوند، به هم می رسند. در حالی که ریشه اصطلاح تکتونیک را می توان کلمات یونانی نجاری و شعر دانست، نخستین کاربرد آن در معماری، سال ۱۸۳۰ در کتاب راهنمای باستان شناسی هنر می باشد. این جا تکتونیش این موارد را شامل می شود: ظروف، گلدان ها، منازل و مکان های ملاقات افراد از یک سو به دلیل کاربرد و از سوی دیگر به دلیل انطباق با احساسات و مفاهیم هنر، شکل گرفته و توسعه می یابند. ما این رشته فعالیت های ترکیبی را تکتونیک می نامیم که اوج آنها معماری است و عمدتا با توجه به ضرورت، اوج گرفته و می تواند تجسم قدرتمندی از عمیق ترین احساسات باشد. در میان همه نوشته های نظری در مورد تکتونیک، اتفاق نظری در مورد اهمیت همبستگی معماری وجود دارد، هرچند که بحث ها در مورد این که دقیقا چه چیزی اتصال می یابد، متفاوت است. بطورکلی مباحث معماری باید به دنبال آن باشند که از بیان تکتونیک به عنوان ابزاری برای همسازی و یکپارچگی موضوعات زیبایی شناسانه و فن آورانه، در فرایند طراحی آثار معاصر استفاده کنند.
field_video